07 خرداد 1401 - 11:25

رد پای یک ترور در تهران

«حلقه فشارعلیه ایران را باید تنگ‌تر کرد، تا رهبران آن مجبور شوند مصالحه کنند» این جمله را دو هفته قبل جینا هاسپل رئیس سابق سازمان سیا در اندیشکده واشنگتن بر زبان آورده است.
نویسنده :
مجید خسروی
کد خبر : 11888

پایگاه رهنما:

«حلقه فشارعلیه ایران را باید تنگ‌تر کرد، تا رهبران آن مجبور شوند مصالحه کنند»این جمله را دو هفته قبل جینا هاسپل رئیس سابق سازمان سیا در اندیشکده واشنگتن بر زبان آورده است.جینا هاسپل در بخشی از پنل سالانه این موسسه ضد ایرانی گفته است که دیپلماسی نرم در برابر ایران کارایی نداشته و باید اقدامات سخت روی میز بایدن باشد. بعد از این سخنرانی مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا با کمک یک شرکت گازی به تیرانا پایتخت آلبانی سفر کرده و در کمپ منافقین با سرکرده این گروهک خود فروخته و مزدور دیدار کرد. پس از این صحنه آرایی سیاسی از جانب واشنگتن به ناگهان در یکی از کوچه‌های خلوت در جنوب شهر تهران؛یک عملیات تروریستی اجرا شده و یکی از سرداران گمنام، اما نام آور نیروی قدس سپاه پاسداران با اقدام دشمن ترور و به درجه رفیع شهادت می‌رسد. انتخاب شهید صیاد به عنوان سوژه ترور بری اهل فن علامت‌های خاصی دارد! این رزمنده مدافع حرم در شرایطی توسط اراذل و اوباش( سر پنجه‌های نفاق) در تهران به شهادت رسید که در طول چند هفته گذشته اقدامات مخرب رژیم صهیونیستی در منطقه افزایش یافته است. به نظر می‌رسد که درپشت صحنه عملیات بزدلانه دشمن درکوچه پس کوچه‌های تهران یک گروه عملیاتی با گرای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و آمریکایی‌ها پنهان شده است تا انتقام شکست‌های سخت و سریالی خود را در منطقه بگیرند. این روزها دشمن به طرز قابل تاملی تحت فشار مقاومت قرار داشته و حتی در تامین امنیت جان شهروندانش در داخل مناطق تحت کنترل خود نیز ناکام است، از این رو سعی دارد با فشار مصنوعی و اقدامات کور و سخیف بخشی از آن ضربات سخت را جبران کند.

البته ماجرای ترور و شهادت یکی از فرماندهان مدافع حرم در تهران را باید در قابی بزرگ‌تر نیز مشاهده کرده و آن را واکنش کشورهای غربی به شکست «هیمنه امنیتی» در جهان تحلیل کرد. با آغاز جنگ در اوکراین تعادل امنیتی غرب در جهان به هم خورده است؛ در یک تحلیل زیربنایی، می‌توان تصریح کرد که بحران اوکراین،  تنها عامل رویارویی دوباره روسیه و غرب نیست، بلکه «نقطه آشکارساز» تقابل کاخ سفید و کشورهای مقاومت در ابتدای هزاره سوم محسوب می‌شود. در دوران ریاست جمهوری بوش پسر، معاون وی؛ یعنی دیک چنی به صورت صریح خواستار اتحاد کشورهای مشترک المنافع سابق در راستای مقابله با نفوذ و استیلای بلوک شرق با هدف و در هم شکستن پایه‌های اتحاد اوراسیایی شده بود. پس از روی کار آمدن بایدن بار دیگر این نظریه در کاخ سفید موافقانی قابل توجه دارد! این وضعیت باعث شده است که حتی اگر همین فردا جنگ در اوکراین پایان یابد؛ منازعه امنیتی جدید به نقطه آخر خود نرسد. اگرچه برخی منابع غربی معتقدند که اعمال تحریم‌های مشترک ضدروسی توسط آمریکا- اروپا پس از وقوع جنگ اوکراین منجر به تقویت پیوندهای ترنس آتلانتیکی در ذیل ساختار ناتو شده است؛ اما امتناع برخی از اعضای پیمان آتلانتیک شمالی در قبال اعمال تحریم‌های مربوط به حوزه انرژی علیه روسیه این پیام را داد که پیوندهای درون آتلانتیکی شکل گرفته میان آمریکا و اروپا در بحبوحه جنگ اوکراین چندان مطلق و محکم نیست! فراتر از آن، بسیاری از اعضای ناتو نسبت به رویکرد واشنگتن و لندن(دو عضو اصلی ناتو) در شکل‌گیری نبرد اوکراین شدیداً ناراضی هستند. به عنوان مثال، مقامات آلمانی در مواضع پنهان خود معتقدند که آمریکا و انگلیس، خاک اروپا را به صورت عامدانه به میدان نبرد روسیه و اوکراین تبدیل کرده‌اند. فراتر از این مسئله، با عقب‌نشینی نسبتاً قطعی اوکراینی‌ها از پیوستن به ناتو، عملاً روسیه به یکی از مهم‌ترین خواسته‌های خود در منازعه با آتلانتیکی‌ها دست پیدا کرده است! این بی‌نتیجه بودن صرف میلیاردها دلار هزینه امنیتی، نظامی و اقتصادی از سوی غرب در این بزنگاه بوده است. نکته دیگر اینکه فارغ از مناسبات درونی ناتو، جنگ اوکراین تنش‌های موجود در روابط کاخ سفید و متحدان آن در منطقه خلیج فارس را تشدید کرده است.امتناع دو کشور عربستان و امارات متحده عربی از افزایش تولید نفت در بحبوحه بالا رفتن قیمت جهانی سوخت پس از حمله روسیه به اوکراین، یکی از مصادیق این تنش محسوب می‌شود. حتی اماراتی‌ها در شورای امنیت سازمان ملل متحد به پیش‌نویس قطعنامه ضدروسی تهیه شده از سوی واشنگتن رأی ممتنع دادند. واقعیت امر این است که ریاض و ابوظبی در جریان نبرد اوکراین به وضوح دریافته‌اند که حمایت واشنگتن از متحدان و مهره‌هایش در نظام بین‌الملل، محدود و کاملاً ابزاری می‌باشد.

تبعات جنگ اوکراین محدود به مرزهای روسیه و کشور همسایه خود نبوده و نخواهد ماند. فنلاند و سوئد در تدارک برای پیوستن به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی هستند و این موضوع تا تابستان امسال انجام می‌شود. ماگدالنا اندرسون، نخست‌وزیر سوئد نیز اعلام کرده است که استکهلم در ماه ژوئن درخواست خود را برای عضویت در ناتو به دبیرخانه این سازمان تحویل خواهد داد. مقام‌های آمریکایی اعلام کرده‌اند طی نشست اخیر وزرای خارجه ناتو که با حضور وزرای خارجه سوئد و فنلاند برگزار شد، عضویت این دو کشور واقع در اروپای شمالی در ناتو مورد بررسی قرار گرفته است.

 

سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه اخیراً هشدار داده الحاق فنلاند و سوئد به ناتو می‌تواند پیامدهای سیاسی و نظامی داشته باشد. فنلاند و سوئد هر دو از سال ۱۹۹۰میلادی با ناتو همکاری داشتند، اما هرگز عضو این سازمان نبودند. حالا در صورت پیوستن این دو کشور، تعداد اعضای این ائتلاف از ۳۰ به ۳۲ عضو افزایش می‌یابد.در این صورت، شاهد گسترش قلمروی ناتو در شمال اروپا خواهیم بود. همسایگی فنلاند و روسیه، این موضوع را جدی‌تر خواهد ساخت. مقامات کاخ کرملین صراحتاً اعلام کرده‌اند که در صورت عضویت نهایی سوئد و فنلاند در پیمان آتلانتیک شمالی، دریای شمال به محلی برای استقرار ناوهای حامل سلاح هسته‌ای ( که به سوی این دو کشور اروپایی تنظیم می‌شوند!) تبدیل خواهد شد. در هر حال، استمرار منازعات امنیتی جدید در نظام بین‌الملل، متغیری وابسته به جنگ اوکراین نیست و با پایان آن نیز ادامه خواهد داشت.

منازعات امنیتی شدید روی داده ، کشورهای غربی را به این نتیجه رسانده است که برای کنترل سطح این تنش‌ها در منطقه باید جمهوری اسلامی ایران را در منگنه امنیتی قرار داده و فشار را بر آن افزایش داد! این مسئله باعث شده است که ضریب اقدامات کور دشمن به طرز ملموسی افزایش یاید؛ البته هر قدر دشمن به سمت اقدامات تخریب گر حرکت کند؛ در باتلاق بیشتر فرو خواهد رفت؛ در دورانی که مقاومت اسلامی در جنوب( جولان) و شمال ( فلسطین) دشمن را به صورت کامل محاصره کرده و کرانه باختری به صورت کامل مسلح شده است؛ هر سطحی از عملیات کور به معنای خودکشی دست جمعی برای رژیم صهیونیستی و حامیانش خواهد بود؛ در پس این منازعه امنیتی جدید در جهان دست به مهره از سوی دشمن به معنای حرکت است، در این بازی اگر دشمن نقطه‌ای زده، به صورت راهبردی ضربه خورده است.

 

 

 

ارسال نظرات